دلم گرفته
عشق من
عشق ای عشق بی دیوارمن نغمه زن مستانه بر گیتار من
عشق من ای عشق آتشناک من سوز تو درسینه صد چاک من
عشق ای عشق آتش نوش من خواب شودر خلوت آغوش من
عشق در جانم تولد یافته است زلف خاتون دلم را بافته است
عشق من زنجیری از بیتابی است وسعت روحش به رنگ آبی است
عشق یعنی ذره ذره سوختن چشم بر جان کندن خود دوختن
عشق من از عمق رویا آمده در غریبستان به دنیا آمده
ای زپاکی توشبنم در شگفت عشق من در خلوت تو پا گرفت
عشق توکاری به دستم دادو رفت خنده ای کردوشکستم دادو رفت
نبض شعر من برایت می زند روح من هردم صدایت می زند
گوش کنغم غصه های عشق مرااین منم رهسپار راه عاشقی
هیچکس از دفتر چشمان من شعر بغض آلود چشمانم را نخواند
یک نفر از رنگ زرد چهره ام قصه ی دیرینه ی غم را نخواند
لیکن بنازم حضرت غم راکه او یک نفس در زندگی ترکم نکرد
زندگی در حق من چیز دیگر جز جفا کاری ونامردی نکر
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .